English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2217 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
qisam U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
indexed U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
indexes U علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
raw U روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
tag U حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
tags U حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
config.sys U این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
frequently U صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
issue of law U نکتع موضوع بحث که درتطبیق قانون پیدا میشود
deal U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
deals U قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
object lesson U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
case law U رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
object lessons U درسی که با نشان دادن چیزهای موضوع درس توام میشود
leitmotive U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotif U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
dense index U اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
lease U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
leases U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
queued indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
addressing U روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
grandfather file U دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
G. U استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
qisam U Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod
implied malice U سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
inverter U فایل یا ورودی اندیس برای همه داده ها
sequential file U فایل ترتیبی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
RIFF U فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
propositioning U موضوع
questions U موضوع
point U موضوع
afair U موضوع
objects U موضوع
objecting U موضوع
motifs U موضوع
objected U موضوع
propositions U موضوع
head U موضوع
matter U موضوع
matters U موضوع
themes U موضوع ها
subjects U موضوع ها
motif U موضوع
issue U موضوع
topics U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
topic U موضوع
mattering U موضوع
issues U موضوع
mattered U موضوع
propositioned U موضوع
proposition U موضوع
criteria U موضوع
subjects U موضوع
issued U موضوع
texts U موضوع
topic U موضوع
plotless U بی موضوع
theme U موضوع
themes U موضوع
text U موضوع
subjected U موضوع
subject U موضوع
topics U موضوع
indirect objects U موضوع
question U موضوع
subjecting U موضوع
questioned U موضوع
object U موضوع
direct objects U موضوع
attributing U مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributes U مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attribute U مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
backward U جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
it is a question of money U موضوع بسته به
universe of discourse U موضوع بحث
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
grievance U موضوع شکایت
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
subject of debate U موضوع دعوی
subject and predicate U موضوع و محمول
side issues U موضوع فرعی
side issue U موضوع فرعی
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
cases U موضوع حالت
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
subjects U شیی موضوع
lemma U مقدمه موضوع
in question U موضوع بحث
subduce U موضوع کردن
matter on hand U موضوع بحث
in contestation U موضوع بحث
problem U معما موضوع
off the track U از موضوع پرت
problems U معما موضوع
issued U موضوع دعوی
privity U موضوع محرمانه
issues U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
recitation U تعریف موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
subject matter U مطلب موضوع
subject matter U موضوع اصلی
beside the question U خارج از موضوع
objective complement U مکمل موضوع
issued U موضوع شماره
monomaniac U دیوانه یک موضوع
sign position U موضوع علامت
sides of the question U اطراف موضوع
side show U موضوع فرعی
not to point U بیرون از موضوع
not to the point U خارج از موضوع
decades U ده موضوع یا رویداد
decade U ده موضوع یا رویداد
out of question U خارج از موضوع
recitations U تعریف موضوع
issue U موضوع شماره
issue U موضوع دعوی
at issue U موضوع بحث
subjects U رعایا موضوع
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
postulates U اصل موضوع
postulated U اصل موضوع
What's the matter? U موضوع چیه؟
case U موضوع حالت
What's cooking? U موضوع چه است؟
postulate U اصل موضوع
subjected U رعایا موضوع
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's on? U موضوع چه است؟
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
subjecting U رعایا موضوع
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
postulating U اصل موضوع
indirect objects U موضوع منظره
direct objects U موضوع منظره
subjecting U شیی موضوع
What gives? U موضوع چه است؟
What is happening? U موضوع چه است؟
What's behind all this? U موضوع چه است؟
subject U شیی موضوع
businesses U موضوع تجارت
business U موضوع تجارت
subject U رعایا موضوع
subjected U شیی موضوع
reads U بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
read U بیت مشخصات فایل که وقتی تنظیم شود. مانع نوشتن داده جدید روی فایل یا ویرایش محتوای آن میشود
reagent U موضوع ازمایش روانی
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
question in dispute U موضوع متنازع فیه
that is a matter of habit U موضوع عادت است
gambit U بذله موضوع بحث
matter in hand U موضوع مورد بحث
thematic apperception test U ازمون اندریافت موضوع
the tax in question U مالیات موضوع بحث
that is not the question U موضوع این نیست
the matter in hand U موضوع مورد بحث
the matter is perplexed U موضوع درهم است
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
content U موضوع یک برنامه یا متن
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
causing U موضوع منازع فیه
causes U موضوع منازع فیه
cause U موضوع منازع فیه
remind me ofit U ان موضوع را بخاطرمن بیاورید
monograph U رساله درباره یک موضوع
monographs U رساله درباره یک موضوع
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
at stake U نامعلوم موضوع بحث
subjects U مبحث موضوع مطالعه
it is a question of money U موضوع پول است
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1ICR
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com